تاریخ : چهارشنبه 10 آبان 1391 | 02:57 ب.ظ | نویسنده : الیاس
غروب جمعه امد و تو یک غروب دیگر به من بدهکار شدی
غروب جمعه امد و من یک غروب دیگر محکوم به دار شدم
غروب جمعه برای جفتمان دل گیر است
تو تنها نیستی و این من هستم که محکوم به ف ا ک شدم
دور کن این سایه تردید را برگرد دوباره پیشم
دستت را میبوسم ای فرشته, ای پری عاشق پیشم
این غروب که هیچ غروب های قبلی را هم میبخشم به تو
شطرنج زندگیم مات است نترسان من را از کیشم
جای من را برای تو دیگری پر کرد و جای تو را برای من شعر
آسوده بخواب با او گر شادی ارام میگیرد این دل
دست لرزانم را درون استین و قلبم را در سینه ام پنهان میکنم
تو شب را با او سر کن من نیز با شعر
غروبت تمام میشود و شبت کنار او سحر میشود
شاعری که باشعرش به یاد تو در تخت سقط میشود
تقصیر از توست یا روزگار نمیدانم ولی
تو شب را کنار او شاد باش من نیز شبم باشعر سحر میشود
پ , ن : تشکر از نگاه مهربون و هنر مندانه نرگس عزیز
طبقه بندی: شعر، مجموعه نسل سوخاری،
برچسب ها: الیاس اهورا، مجموعه نسل سوخاری، غروبی دیگر، خانواده اهورا، شعر، تو تنها نیستی و این من هستم که محکوم به ف ا ک شدم، هنر داستان و شعر و ...،
تاریخ : پنجشنبه 22 تیر 1391 | 03:40 ق.ظ | نویسنده : الیاس
صبح با رفقا کفتر بازی تو سئله
طبقه بندی: شعر،
برچسب ها: الیاس اهورا، هنر داستان و شعر ...، شعر های اجتماعی، شعر، مجموعه نسل سوخاری، شعر های سیاسی، سرانجام شب بیداری ها،
با سر عت 180 تا رفتن ته دره
شب مست کردن و ریدن
در خونه امام جماعت محله
تو سری زدن و به زور بردن به مسجد
خفه شدن از بوی جوراب
و ترس از خوردن ترکه
هر روز 100 تا گرسنه در حال مردنه
صف ایستادن برای ثبت نام و رفتن به مکه
شعر گفتن توی ایران
مثال توف کردن توی پنکه .
طبقه بندی: شعر،
برچسب ها: الیاس اهورا، هنر داستان و شعر ...، شعر های اجتماعی، شعر، مجموعه نسل سوخاری، شعر های سیاسی، سرانجام شب بیداری ها،
.: Weblog Themes By Pichak :.